اگر اهل دنبال کردن سریالهای خارجی باشید، حتما تا به حال با نمونههایی مواجه شدهاید که ساختشان یکدفعه متوقف شده و پایان تراژیکی برایشان رقم خورده است. گاهی پرونده یک سریال موفق در همان فصل اول برای همیشه یا دستکم مدتی طولانی بسته میشود. گاهی هم در حالی شاهد این اتفاق تلخ هستیم که ساخت یک سریال به فصلهای سوم و چهارم رسیده و هوادارانی پروپا قرص و ثابت برای خودش پیدا کرده است...
اگر اهل دنبال کردن سریالهای خارجی باشید، حتما تا به حال با نمونههایی مواجه شدهاید که ساختشان یکدفعه متوقف شده و پایان تراژیکی برایشان رقم خورده است. گاهی پرونده یک سریال موفق در همان فصل اول برای همیشه یا دستکم مدتی طولانی بسته میشود. گاهی هم در حالی شاهد این اتفاق تلخ هستیم که ساخت یک سریال به فصلهای سوم و چهارم رسیده و هوادارانی پروپا قرص و ثابت برای خودش پیدا کرده است، ولی باز هم میبینیم لحظهشماری تماشاچیان برای تولید فصل بعدی سریال محبوبشان با خبری شوکآور همراه میشود: توقف ساخت، مُهر پایان! فراتر از سر و دست شکستنها و اشک و نالههایی که ممکن است گریبان طرفداران هر سریال محبوبی را بگیرد، دلایل اصلی چنین تصمیمهای غمانگیزی را با نمونههای عینیشان واکاوی کردهایم، شاید اینجوری از استانداردهای جهانی دنبالهسازی در مدیوم تلویزیون بیشتر سر در بیاوریم.
مخاطبان؛ جلادان بی چون و چرا
با سریالهایی شروع کنیم که عمرشان از 10 فصل هم فراتر رفته و سالها با نرخ بالای مخاطبانشان یکهتازی کردهاند. اگر جزء آنهایی بودهاید که حتی در یک برهه از زندگیتان دنبال درآوردن آمار زندگی اشتون کوچر بودهاید، حتما میدانید که او مدتهاست در یک سریال کمدی دنبالهدار به نام «دو نفر و نصفی» (Two and a Half Men) بازی میکند...